توی این پست میخوام عقیدم راجب داشتن دوست دختر یا برعکس، داشتن دوست پسر برای یک دختر رو بنویسم.
اول از همه میرم سراغ ادم های غیرتی
شما دوست دارید همسرتون قبل از شما با کسی دوست بوده باشه؟
دوم چه چیز نصیب ادم ها میشه:
اینکه یاد میگیرن میشه یه شریک رو فراموش کرد
اینکه یاد میگیرن شریکت برای پر کردن نیازت به جنس مخالف نه بیشتر پس اگه خواستی عوضش کنی مشکلی نیست
اینکه دیگه پسرها نیازی به ازدواج نمیبینن چون مشکل بزرگشون حل شده و حالا دیگه حاضر نیستن برای خودشون مشکل بتراشن
اینکه دخترها میگن بذار چند تا دوست پسر داشته باشم تا بتونم بهترینشون رو به عنوان همسر انتخاب کنم اما زهی خیال باطل
من با اشنایی با یه جنس مخالف با انگیزه شناخت برای ازدواج مخالف نیستم
اما بعضیها میگن بذار دوست بشیم شاید از هم خوشمون امد و ازدواج کردیم در صورتی که به نظر من در صورتی باید به یه نفر ارتباط برقرار کنی که میدونی از چیزهایی که بدون دوستی میشه فهمید شخص مقابل مناسب تو هست .
بعبارتی وقتی کسی رو یافتی که بنظرت بغیر از قیافه ، ظاهر و پولش چیزهایی داره که اگه جنسش مثل تو بود دوست داشتی با اون دوست باشی، اونوقت میتونی راهی برای شناخت بیشتر بدون دوستی پیدا کنی و بعد از اطمینان تو یه زمان معین و کوتاه مثلا 6 ماه تصمیم بگیری که میخوای با اون ازدواج کنی یا نه. و اگر اره رسمیش کنی.
بعضیها میگن با داشتن دوست دختر میشه تجربه کسب کرد که چه طور با جنس مخالف برخورد کرد
اما هر چیزی قیمتی داره، باید ضررش بیشتر از سودش نباشه!
با برخورد با جنس مخالف چی یاد میگیری؟
1. ادب ؟ بدون اونها هم میشه
2. اجتماعی بودن؟ با دوستای همجنست هم میتونی
3. ارزش ها و ضد ارزشهای جنس مخالف؟ توی کتابها میشه خوند با مطالعه دوستان متاهل و صحبت باهشون میشه فهمید.
البته این چیزهایی هست که من بخاطرشون دوست دختر ندارم و صبر میکنم تا ازدواج کنم.
ولی نظر شما در این باره چیه؟
-----------
دیگر باورهای من:
مد
اراده انسان در ساخت باور است
دلیل؟
سخنان نغز از بی خدایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر